در زمان های گذشته که عاشق یادگیری بودم خیلی برایم مهم نبود که از چه زمانی و کجا و چگونه یاد بگیرم. البته که مسیر یادگیری من هیچ وقت با یک شیب ثابت یا مسیر برنامه ریزی شده پیش نرفت بلکه با گره خورد با پارمتر های های انگیزه و شرایط کاری و … همیشه در حال تغییر بود.
عجیب است که بگوییم ما یک برنامه یادگیری منظم داریم. حداقل برای من اینطور نبوده بلکه در طول سال های اخیر با شرایط مختلف ،مقدار و کیفیت یادگیری من عوض شده. ( البته اگر دروس دانشگاهی را جزو یادگیری به حساب نیاوریم )
اما چیزی که در طول این سال ها به عنوان یک شاخص مهم “یادگیری” دست کم گرفتم، اهمیت منابع و مآخذ بود. مقدار صفحات، تعداد دوره ها، ،حتی حضور در جوامع عملی یا پژوه های مختلف هم نمیتواند این را به درستی نشان دهد.
به نظر من برای سنجش کیفیت منابع و مآخذ تنها یک چیز نیاز است. ” بازنگری و مقایسه “، یعنی بتوانیم یک فرد یا موضوع را به نسبت یک فرد یا موضوع دیگه بسنجیم بدون این که آلوده به اشتباهات ذهنی باشیم .
چه عواملی باعث میشه که ما در سنجش کیفیت منبع و ماخذ دچار اشتباه شویم :
1- عوامل حاشیه ای مثل فالوور، تعاریف دیگران و …
2- عدم شناخت درک و سطح خودمان برای سنجش درست ( معمولا در بیشتر وقت ها صلاحیت سنجش و مقایسه دو منبع را نداریم چون مطلب را خوب یاد نگرفتیم که بگوییم کدوم حرف درست تری میزنه یا استدلال هارو سنجش نکردیم)
3- نداشتن منبع دوم مقایسه ( این که من از دنیا مارکتینگ به فرض یه دوره 4 ساعته برم نمیتونم بگم خب من الان خوب میفهمم که کدوم مدرس خوبه )
4- علف به دهن بزنی خوش آمدن ( خیلی وقت ها ما یه کسی که مطلب رو ساده میکنه و ممکنه حتی کل مفهوم یک مبحث رو عوض کنه رو خوب میدونم، یعنی با پایین اومدن کیفیت آموزش سختی یادگیری کم میشه و در نهایت میگیم این منبع و ماخذ یا سورس خوبی هست )
قطعا در این لیست میتوان موارد دیگیری گفت ولی من به جهت جلوگیری از طولانی شدن متن به همین مقدار کفایت میکنم.
داشتن منابع و مآخذ با کیفیت چه کمکی به ما میکند ؟
1- کیفیت آموزش ما به صورت تصاعدی بالا میره و صحت و کیفیت محتوایی که ما یاد میگیریم از یک فیلتر خوب ( مدرس یا منبع آموزش ما ) عبور میکنه
2- مطالب مهم از غیر مهم به سادگی و توسط منبع از هم جدا میشه و آموزش ما بسیار اثر بخش میشه
3- پازل یا مسیر محتوایی ما به درستی شکل میگیره ( چون یک منبع خوب همیشه یک مسیر درست طراحی میکنه تا بتونیم مثل یک معکب روبیک عوامل و موارد مختلف یک حوزه رو به درستی مسلط بشیم )
4- مدل ذهنی و فرصت ها به درستی توسط منبع خوب به ما منتقل میشه و خیال ما تقریبا از شناخت کلی حوزه تا حد قابل قبولی کامل میشه
من به این نتیجه رسیدم که همیشه باید بدون تعصب و عوامل خارجی منبع خوب یادگیری رو پیدا و لیست کنم . چون چیزی که در نهایت از این منابع به من میرسه صرفا یک یا چند تاپیک خاص نیست بلکه در نهایت یک ابری از مفاهیم و مدل ذهنی و شناخت به دست میاد که حاصل فالو کردن منابع خوب هست .