جنگ

در دو سال گذشته، با هر یک از نزدیکانم که صحبتی عمیق در مورد شرایط مملکت داشتیم، موضوع جنگ را مطرح می‌کردم. تا ۱۲ روز پیش، واقعاً کسی حرفم را جدی نمی‌گرفت؛ کماکان نزدیکانم حرف‌هایی که الان می‌زنم را هم جدی نمی‌گیرند :). من «مطهری نیا» نیستم که شاید بعداً حرفم به جایی برسد؛ تنها خودم از گفته‌هایم لذت می‌برم.

همین الان که این متن را می‌نویسم، بعد از ۱۸ ساعت کار مداوم، آمده‌ام تا بنویسم (راستش چشمانم می‌سوزد) و تنها دلیل این کار، علاقه شخصی‌ام است. من هنوز هم بر این باورم که آدم‌های باهوش، آینده را زودتر می‌فهمند؛ آن هم نه از روی شانس، بلکه بر اساس تحلیل داده‌ها.

مثلاً امروز می‌خواندم که هزینه عروسی جف بزوس ۴۰ میلیون یورو شده است. شاید این خبر الان در تیتر رسانه‌ها برجسته باشد، اما نکته اینجاست که جف بزوس در سال ۱۹۹۴ برجسته شد؛ زمانی که در صندوق سرمایه‌گذاری D. E. Shaw & Co مسئول «پروژه آینده اینترنت و فرصت‌ها» بود. ۲۰ سال طول کشید تا دنیا بفهمد جف بزوس صندلی‌اش را کجا گذاشته است. همان صندلی معروفی که میزش را با برعکس کردن یک در ساخت و با یک اسپری روی آن نوشت amazon.com به نظر شما چنین چیزهایی اتفاقیست؟

lStartups Fun Facts: Jeff Bezos used doors instead of desks at early days of Amazon. – Entrepreneur Post

من کم پیش می‌آید در مورد سیاست بنویسم و معمولاً این کار را نمی‌کنم. فکر می‌کنم نوشتن در موردش مانند تحلیل یک بازی تمام‌شده است که تنها جیغ و داد هوادارانش باقی می‌ماند و فراموش می‌شود. اما خواستم امروز به بهانه یادآوری، مروری کلی داشته باشم بر اینکه چطور به این نتیجه رسیدم که جنگ اتفاق می‌افتد:

۱- اقتصاد جنگ: اولین چیزی که در دو سال گذشته نظرم را جلب کرد، روند اقتصاد ایران بود. انگار ما خودمان داشتیم آرام آرام به سمت اقتصاد جنگ حرکت می‌کردیم. بماند که آنهایی که در رأس امور بودند، زودتر از ما می‌دانستند جنگ می‌شود و به همین دلیل، مانند مردم عادی به اتفاقات( اعترضات، گرانی و مشکل های مختلف روزانه) واکنش نشان نمی‌دادند، چون از بلاهایی که قرار بود بیاید، خبر داشتند.

۲- کامین نصرتیان: فکر می‌کنم الان کانادا باشد؛ یک مرد ۵۰ تا ۵۵ ساله که سال‌ها در لابی نفت و پتروشیمی فعال بود و مهارت‌هایش برایم جالب بود. در یک مکالمه خیلی خودمانی در راهروی آسانسور، در پاسخ به این سوال که چرا در این سن قصد خروج از ایران را دارد، گفت: «ایران می‌خواهد وارد جنگ شود و آمریکا هم همین را می‌خواهد.» (این موضوع مربوط به ۵ سال پیش است). راستش، همان موقع هم نتوانستم از کنار این حرف به راحتی بگذرم. او به در همان دوران که از سفر دبی برگشته بود و می‌گفت شدت بازرسی مأموران( امریکاییها) گمرک در بنادر برای کنترل بارهای ایران بسیار زیاد شده است.

۳- استحاله اجتماعی و فرهنگی: من صحبت‌های جامعه‌شناس‌های مختلفی را (در قالب پادکست یا مباحثه) گوش می‌کردم. قریب به اتفاق آن‌ها بر این نظر بودند که جامعه و بافت فرهنگی امروز ما، دیگر استحکام گذشته را ندارد؛ یعنی نسل‌های جدید مانند نسل Z و X جهش‌های عظیمی داشته‌اند. (نمونه‌های عینی‌اش را هم خودم می‌دیدم؛ مثلاً علاقه به NBA در پسران نسل جدید که قبلاً نبود، یا رونق شدید Korean Pop در میان دختران، همزمان با بازار آمریکا). از آنجایی که کار من مارکتینگ است، به نظرم هیچ‌چیز اتفاقی نیست.

۴- ناکارآمدی سیستمی: این موضوع را قبلاً می‌دانستم و مصداق‌هایش را در روزمرگی خودم بسیار می‌دیدم، اما صحبت‌های محمدرضا شعبانعلی در مورد «مرگ سیستم‌های زنده» کاملاً به من اثبات کرد که چنین رخدادی در حال وقوع است.

این مصاحبه برای 3 سال پیش هست :

۵- دنبال کردن اخبار: توضیح این بخش کمی پیچیده‌تر است. سعی کردم تاریخ جنگ‌های اسرائیل را بخوانم (از ۱۹۲۹ تا ۲۰۰۶ که ۸ جنگ بزرگ داشته و در ۴ مورد پیروز بوده است. همین‌طور تاریخ گروه‌های شبه‌نظامی یهودی مانند هاگانا، پالماخ، ارگون و لحی که داستانشان کاملاً جداست). بعد از آن، یک ویدئو در مورد تاریخ شکل‌گیری اسرائیل ساختم که هیچ‌وقت منتشرش نکردم و صرفاً برای تمرین و محک زدن کارم بعد از یک نیم‌سال دوری از پریمیر بود.

این ویدئو مربوط به اکتبر ۲۰۲۳ (دو سال پیش) است و با صدای خودم ساختم :

این ویدو مال اکتبر 2023 هست یعنی دو سال پیش اون موقع سر ساخت این ویدو دو روز وقت گذاشتم چون یه حساسیت زیادی به پرفکت بودن داشتم برای مثال کل مستند وایزمن رو تو یوتوب رو دیده بودم.
تا رسیدم به پیمان ابراهیم و 7 اکتبر. 

بعد از جمع‌بندی این موارد، فهمیدم ماجرا بسیار ریشه‌ای‌تر است و داستان برایم پیچیده‌تر شد. اما نکته این است که وقتی حقیقت را می‌فهمی، فقط رنج بیشتری می‌کشی، چون کاری از دستت برنمی‌آید.از دو سال پیش، تصمیم گرفتم خیلی سفت‌تر( بخوانید گشنگی بیشتر) زندگی کنم و تمام هدفم را روی کار کردن بر روی یک پروژه ای با درآمد خارجی بگذارم که ذره‌ای به اقتصاد ایران وابسته نباشد. نه اینکه دلم بخواهد این مسیر سخت را انتخاب کنم، نه! فقط از تجربه سال‌هایی که اینترنت قطع شد و همه‌چیز به هم ریخت، یاد گرفتم کسی تضمین نمی‌کند که این اتفاقات دوباره پیش نمی‌آید، چون پایداری برای کسی مهم نیست.

بخش زیادی از پروژه مد نظرم را که شامل قسمت‌های کلیدی آن بود، به ثمر رساندم و امیدوارم روحیاتم در جنگ از بین نرود. چون به دید من، یک فرایند حداقل ۲ تا ۳ ساله در پیش داریم که نمی‌توان به راحتی از آن گذر کرد.

و تنها تلاشم این است که صندلی‌ام را نه به اندازه جف بزوس، بلکه کمی نزدیک‌تر به آینده بگذارم.

و اما جنگ واقعی چیست ؟ جنگ واقعی به دید من ساختارهایی هست که از بین نرفته و ریشه در باور های اشتباه ما دارد شاید دوباره نیاز هست به مقاله آقای کاتوزیان ” ایران جامعه کوتاه مدت ” بیشتر فکر کنیم.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت

سایدبار کشویی

بیشتر بدانید

روند پیوستگی مطالب
در تلاشم که یادگیری های خودم را با شما به اشتراک بگذارم اگر نمیدانید مسیر یاد گیری چیست بیشتر با آن آشنا شوید
مسیر مطالب
هم چنین میتواند مسیر های یادگیری فعلی من را مشاهده کنید و با من در موارد که علاقه دارید هم مسیر شوید
تقویم محتوا
اگر برایتان جالب است از نوشته های آینده من باخبر شوید و در مواردی که دوست دارید مرا همراهی کنید.
آیا کامنت بزارم ؟
شاید سوال این باشد که آیا باید برای مطالبی که میخوانم نظر بدهم یا خیر . نظرات شما از هر مدلی ( پیشنهاد و انتقاد یا تشکر یا حتی فشردن دکمه لایک ) که باشد موجب میشود که از بینش و درک شما خواننده عزیز باخبر بشم و بتوانم بابت زمانی که شما برای خواندن مطالب کردید احساس رضایت و انرژی داشته باشم :)

آخرین نوشته ها

تقویم نوشته ها

تیر 1404
ش ی د س چ پ ج
 10111213
14151617181920
21222324252627
28293031010203
040506070809